سفر به جنوبی ترین کشور قاره سیاه ، قسمت اول - کتاب دینا

به گزارش کتاب دینا، تجربه سفری به یاد ماندنی به آفریقای جنوبی

سفر به آفریقای جنوبی همواره هیجان انگیز بوده چون این کشور، کشور ناشناخته هاست و با وجود اینکه جایی جهانگرد پذیر است اما خیلی از منطقه ها آن هنوز بکر و دست نخورده به جای مانده اند. خوبی سفر به این کشور این است که نمی دانید در آن دقیقا با چه چیز خوشایندی روبرو می شوید و هر لحطه از سفرتان به آنجا، خاطره ای به یاد ماندنی است. متنی که در اینجا می خوانید، دست نوشته های گردشگری است که به این کشور سفر نموده و تجربه شخصی خود را با ما در میان گذاشته است. با خبرنگاران همراه باشید:

سفر طولانی 21 ساعته ما از متروی زیر زمینی استانبول شروع شد و در یک ساعت از مرکز شهر به فرودگاه رسیدیم. در فرودگاه بعد از انجام مراحل بازرسی بلیط و گذرنامه؛ غذا خورده و کمی در سالن چرخیدیم. فرودگاه استانبول، بزرگ ترین و شلوغ ترین فرودگاهی بود که تا آن زمان دیده بودیم و در آن بیشتر از 500 گیت خروجی وجود داشت! برای مقایسه کافی است بدانید فرودگاه Calgary در کانادا فقط 40 گیت دارد. اولین پرواز ما از استانبول به دوبی و با خطوط هوایی امارات بود. این پرواز 4 ساعت طول کشید. هواپیما بسیار بزرگ و سقف آن بلندتر از حد معمول بود و فضای راحتی داشت. جلوی هر مسافر یک صفحه تلویزیون وجود داشت که در آن بیشتر از 200 فیلم و نمایش های تلویزیونی وجود داشت و البته برترین بخش سفر، غذای خوشمزه ای بود که در هواپیما سرو شد. در آنجا به ما منو دادند و من پاستا با مرغ گریل شده، سس گوجه به همراه سالاد، نان روغنی، کره، پنیر و شیرینی سفارش دادم و بعد از آن یک کیک شکلاتی بزرگ که روی آن با خامه پوشانده شده بود درخواست کردم.

غذا آنقدر خوب بود که اصلا شبیه غذای هواپیما نبود. تقریبا ساعت 2 نیمه شب به فرودگاه دبی رسیدیم و تا ساعت 4 توقف نموده و بعد هواپیمای ما به مقصد کیپ تاون از زمین بلند شد. در این پرواز هم همه چیز خوب بود فقط هواپیما کمی کوچک تر و قدیمی تر از قبلی بود، اما غذاهای ارائه شده در این پرواز هم عالی و با کیفیت بودند. پرواز ما 9 ساعت طول کشید که حدود 5 ساعت از آن را خواب بودیم. وقتی به فرودگاه کیپ تاون رسیدیم خیلی هیجان زده بودیم و ماشین اجاره شده ما که یک شورلت اسپارک کوچک بود، در فرودگاه بود تا با آن به مرکز شهر برویم. ماشین ما استاندارد بود اما در آفریقای جنوبی، فرمان در سمت راست است و همه چیز برای نیک که رانندگی می کرد، برعکس بود. خوشبختانه بدون مشکل خاصی توانستیم از فرودگاه تا هتل محل اقامت مان رانندگی نموده و به سلامت برسیم. خیلی هیجان زده بودیم و به همین دلیل چمدان ها را داخل اتاق گذاشته، یک دوش سریع گرفتیم و برای گشت و گذار و تماشا شهر از هتل خارج شدیم. ما به کشورهای زیادی سفر نموده بودیم و می دانستیم در هر کشور باید خود را با شرایط آنجا وفق دهیم. ما در سفرهای آخرمان همواره مقداری پول نقد حمل می کردیم و گذرنامه هایمان را همراهمان می بردیم و از اینکه اشیا قیمتی خود را در هتل بگذاریم هیچ نگرانی نداشتیم.

اما باید بگویم که این موارد در آفریقای جنوبی کمی فرق دارد چون در این کشور آمار جرم و جنایت بالا است و این موضوع به در شهرهای بزرگ حتی بیشتر است. ما هیچ وسیله ای که جلب توجه کند همراه خود بیرون نمی بردیم (حتی جواهرات کوچک بدلی)، تمام پول ها و گذرنامه هایمان را در گاو صندوق هتل گذاشتیم و برای اطمینان بیشتر، قفل های خودمان را هم روی آن نصب کردیم. من هیچ پولی همراه خود نبردم و نیک هم کمربند مخصوص با جای مخصوص پولی داشت که از آن به جای کیف پول استفاده می کرد. این دقیقا معنی سفر است، کشوری نو و راستا نو برای زندگی!